هفده ماهگی النا جون جونی😍
هفده ماهگی النا دردونه . میخواد بگه کو؟ میگه هو؟ . برای اولین بار به خواهرام گفت خاله . کارتهای بازیشو نشونش میدم اسمهاشونو میگه: جوجو.توپ.گل.آب و... . اسباب بازیاشو ردیف میچینه لبه ی تخت یا گاز یا کمدها و کشو ها . پشت ویترین عروسک فروشی از هر کدوم خوشش میومد انگشتشو میزد به شیشه میگفت :این عسلی عسل🤗 . همزمان چهارتا دندون داره در میاره یه کم جیغ جیغو شده حرفهاش رو با جیغ میگه . گاهی دیر بهش اعتماد میکنم تا الان بهش مداد رنگی نداده بودم الان که مداد دست میگیره خیلی بی مشکل بازی میکنه باهاشون البته با نظارت مستقیم اینجانب . هنوز با لبنیات مشکل داریم بعد مدتها یه کم کره تو حلوا ریختم چند ساعت بعد داشت نقاشی...
نویسنده :
مامان شاهزاده کوچولو
20:39